سکوت ۱۱ ساله مرجان محتشم شکست
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۵۲۷۶۹۳
خبرگزاری شبستان:پس از سکوتی طولانی و چندین ساله، بازیگر نقش «خانوم کوچیک» در سریال ماندگار «پس از باران»، سریالی که ۱۷ سال از تولید آن گذشته ولی همچنان مخاطبان خود را حفظ کرده است، از حال و هوای این روزهایش و خاطرات این سریال پربیننده گفت.
به گزارش خبرگزاری شبستان و به نقل از روابط عمومی شبکه آی فیلم، مرجان محتشم در گفت و گوی اختصاصی با آی فیلم که پس از 11 سال دوری از فضای رسانه ها صورت گرفت، گفت: من از همان ابتدای کار بازیگری تصمیم گرفتم که گزیدهکار و کمکار باشم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی بر آگاهی اش از سختی های کار در شهرستان و طولانی بودن پروژه تصریح کرده و افزود: اینها را می دانستم و بر تردیدهایم اضافه می کرد، اما پذیرفتم. از همان آغاز می دانستم چه من بازی کنم و چه بازی نکنم، این شخصیت ماندگار می شود و با مردم ارتباطی خاص برقرار می کند. احساسم می گفت که کار به دل مردم می نشیند؛ اما در مورد خودم و اینکه تا چه اندازه موفق بودم، مردم باید قضاوت کنند.
محتشم که اصالتاً تهرانی است و پیش از حضور در «پس از باران» شناخت چندانی راجع به لهجه گیلکی نداشته است، در باره باورپذیری ظاهر شدنش در نقش یک زن گیلانی توضیح داد: حتی در حین تولید سریال هم معلمی برای زبان گیلکی نداشتم. از ابتدای کار به من گفته بودند نیازی به داشتن لهجه نیست، مثل بقیه بازیگران... اما وقتی ضبط شروع شد، گفتند حتما باید با لهجه گیلکی صحبت کنی. با این حال دست مرا باز گذاشتند و سعید سلطانی کارگردان سریال گفت توقع لهجه غلیظ گیلکی از من ندارند و فقط می خواهند گویش رقیقی باشد تا شخصیت خانم کوچیک بتواند با همه ارتباط برقرار کند. خودم خیلی سعی کردم این گویش تصنعی از کار در نیاید و به قول معروف توی ذوق کسی نزند و همه مخاطبان در هر شهر و دیاری بتوانند با این لهجه ارتباط برقرار کنند.
بازیگر سریال «پس از باران» افزود: اعتراف می کنم برایم مهم بود که وقتی بعد از سالها این مجموعه پخش می شود مردم احساس خوبی داشته باشند. البته یکی دو بار در مورد یک واژه از زندهیاد ملک مطیعی سوال کردم ولی مابقی حاصل تلاش خودم بود و بس...
وی با تاکید بر اینکه سریال «پس از باران» در ترسیم چهرهای واقعی از زن ایرانی موفق و حتی در مواردی پیشرو بوده است، دلیل محبوب بودن شخصیت «خانوم کوچیک» را اینگونه توصیف کرد: خانم کوچیک، زن تو سری خوری نیست. اگر چه حجب و حیا و بی غل و غشی روستایی جزیی از وجودش است، اما با همان سادگی و پاکی پای آبرو و کیان خانوادهاش ایستاد و با همه توان در صحنه حضور پیدا کرد. زنانی از این دست در اطراف ما فراوانند، شاید خیلی چیزها به اجبار زمان به آنها تحمیل شده باشد، اما این زنان توانستند مصائب و مشکلات را مدیریت کنند. «خانوم کوچیک» در «پس از باران» نادان نیست، دختری است که در عین معصومیت با طبیعت انس و الفتی خاص دارد، اهل شعر است، گذشت دارد اما جایی که باید قاطع باشد، هست و با ناراستی و نادرستی برخورد سختی دارد. لایه لایه شخصیت این آدم برای مردم جذاب است. اگر این شخصیت نادان و بی عرضه بود برای مردم جذابیتی نداشت.
محتشم که علاوه بر «پس از باران» بازی در سریال «ریحانه» را هم در کارنامه دارد، ایفای نقش زنان بااراده و موثر را جزو نکات مهم برای حضور در سریال هایی چون «ریحانه» و «پس از باران» عنوان کرد: انتخاب نقش هایی که ایفا کرده ام، با مطالعه و بررسی همراه بوده است. در سریال «ریحانه» به درخواست خودم در نقش «آسیه» بازی کردم، چون او در عین سکوت و آرامش ذاتی، اتفاقهای درستی را رقم می زند. خوشبختانه اهل خواندن، نوشتن و سکوت هستم و اینها به من در انتخاب و ایفای نقش یاری می رساند. زنانی اینگونه را می شناختم و برای بازی در این نقشها انگیزه داشته و دارم. خیلی فیلمنامهها بوده که دوست داشتم اما به دلیل روحیه خودم کار نکردم. معمولا فیلمنامهها را ابتدا به صورت رمان می خوانم و اگر من را درگیر کند آن را می پذیرم. هرچند در بازیگری ادعایی ندارم اما شخصیتهایی را بازی کردم که در عین سکوت قوی و تاثیرگذارند.
بازیگر محبوب سال های پیش تلویزیون خداوند را شاکر است که مشمول لطف مردم بوده است. او روحیه خلوتگزینی اش را در کمکاری و غیبت طولانی مدت بی تاثیر ندانسته و اضافه کرد: علاوه بر روحیه شخصی ام، شایعات بی پایه و افرادی که متاسفانه از آب گلآلود ماهی می گیرند، دست به دست هم داد و باعث شد برای پرهیز از حاشیهها سکوت کنم. از سال ۸۵ هیچ مصاحبهای نداشتم تا به امروز که با شبکه آیفیلم گفتوگو کردم. در این مدت تاکید داشتم اگر حرفی ندارم باید سکوت کنم، اما این بازار مکاره دنیای مجازی باعث شد عدهای از زبان من حرفهایی بزنند که عاری از حقیقت بود و من از همین تریبون از مردم عذرخواهی و اعلام می کنم از سال ۹۱ درگیر مشکلات شخصی زیادی بودم، ابتدا پدرم را از دست دادم، مدت کوتاهی بعد دست اجل برادرم را از من گرفت و هشت ماه پیش هم مادرم به رحمت ایزدی پیوست. این سالها و روزهای سخت مرا تنها کرد و خودم را بی پشتوانه دیدم، از طرفی فرصت برای عدهای مهیا شد تا با شایعات بی اساس اسباب آزار و اذیت مرا مهیا کنند، با این حال مردم انقدر آگاه بودند که شایعات را باور نکنند و همیشه من را مورد لطف خود قرار دادند.
با اینکه به گفته محتشم، همه کم و بیش از سختیهای کار بازیگری و تولید آگاهند و می دانند چه مراحل دشواری دارد، «پس از باران» برای «خانوم کوچیک» پر از خاطرات تلخ و شیرین است. دختری که در کوه و جنگل زندگی بی پیرایهای را تجربه می کند و بعد مجبور به ازدواج با خان آن دیار می شود. اینکه این روایتها به ترتیب تقدم و تاخر زمانی داستان فیلمنامه و به دنبال هم ضبط نشده اند، از جمله خاطراتی است که وی به آنها اشاره کرد: تصور کنید که صبح باید سکانسی را که به شدت از ارباب کتک خورده و آسیب دیده ام را بازی می کردم و عصر را در حالی جلوی دوربین قرار بگیرم که هنوز در دل طبیعت شعر می خوانم و رویاهایم را با کوه و دشت و جنگل قسمت می کنم... حفظ حس این لحظات برای بازیگر بسیار دشوار است، به ویژه نقشی که تا این حد چالش حسی دارد. همه اینها وقتی پشت سر هم نیست هم سختی دارد و هم شیرینی. آب و هوای سرد زمستان و محلی که ما تصویربرداری می کردیم و لوکیشن سریال که چقدر زیبا و دست نیافتنی بود، اینها دنیایی از خاطره است.
بازیگر سریال خاطره انگیز «پس از باران» که این روزها مخاطبان بسیاری را مقابل شبکه آی فیلم و پای داستان پر فراز و نشیب زندگی شخصیت «خانوم کوچیک» نشانده است، در بخش دیگری از این گفت و گو خاطرنشان کرد: وجودم سرشار از حس قدرشناسی نسبت به شبکه محترم آیفیلم است. از شما می خواهم که صدای مرا به گوش مردم برسانید، به خصوص آدمهایی مثل من که سایت و صفحه مجازی ندارند و متاسفانه عدهای در شبکههای اجتماعی از اسم امثال من سوء استفاده می کنند. شایعات بی پایه و اساس در مورد من کم نبوده، از ماجرای مهاجرت و حرفهایی از زبان من در مورد فساد در سینما و عرصه هنر و... که همین جا همه را تکذیب می کنم. این حرفها دروغی بیش نبوده و نیست. حق مردم دانستن حقیقت است. در این مجال اعلام می کنم فعالیتی در دنیای مجازی ندارم. همه تلاشم را می کنم که به زودی با مردم صحبت کنم و آنچه دوست دارند بدانند، با آنها در میان بگذارم. می خواهم از طریق این گفت و گو به مردم بگویم که به دلیل شرایط سختی که داشتم نتوانستم در خدمتشان باشم، امیدوارم به زودی فرصت دست بدهد تا بتوانم با مردم دیداری تازه کنم.
وی در پایان اظهار کرد: در حال حاضر تلاش می کنم آرامشم را به دست بیاورم و بعد از زخمی که با از دست دادن عزیزانم بر پیکرم نشسته است، بتوانم مثل سابق مقاوم باشم. اما دلم می خواهد نوشتههایم چاپ شود. زندهیاد علی معلم بارها از من خواست این نوشتهها را منتشر کنم که هربار این کار را به تاخیر انداختم، اما فکر می کنم زمان آن رسیده تا با نوشتههایم با مردم سخن بگویم. شاید برای بازیگری نیاز به مجال دیگری دارم.
پایان پیام/298
منبع: شبستان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۵۲۷۶۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای کار التماس نمیکنم
اوهمچنین کارگردانی سریال آینه را که در دهه ۶۰ از تلویزیون پخش میشد وبسیار پرمخاطب بود، برعهده داشته است. لطفی در سینما نیز دو فیلم سرخپوستها و پاکباخته را ازخود به یادگارگذاشته است.مخاطبان تلویزیون لطفی رابیشتر با سریال خانه به دوش و نقش اصلان به یاد میآورند. این هنرپیشه پیشکسوت تاکید میکند که نقش اصلان را بهعنوان یک کاراکتر منفی و منفور با طنز و کمدی درآمیخته تا شخصیتی جذاب و ماندگار خلق کند. گفتوگو وخاطرهبازی با غلامحسین لطفی و بیان برخی مسائل از زبان او برای اولینبار جذاب است و ماحصلش هم خواندنی. کارگردان وبازیگری که نیمقرن ازفعالیتهای هنریاش میگذرد و با کولهباری از تجربه دارد قطعا خاطرات و ناشنیدههای زیادی برای گفتن دارد.
این روزها چه میکنید؟
حدود ۱۰سال است که در قزوین زندگی میکنم و در این مدت فقط در فیلم نارگیل دو بازی داشتهام. اکثر مواقع در خانه هستم و فیلم میبینم، کتاب میخوانم و شعر مینویسم. از آن آدمهایی نیستم که بگویم چون تنها هستم، بنشینم و در و دیوار را نگاه کنم تا عمرم بگذرد. فیلم زیاد میبینم، در حدی که اگر بر بدن من تیغ بکشید به جای خون، فریمهای فیلم بیرون میزند.
شما در دهه ۷۰ و تا حدودی ۸۰ بازیگر به نسبت پرکاری بودید اما ناگهان خیلی کمکار شدید. چه اتفاقی افتاد؟ آیا خودتان در انتخاب نقشها سختگیر بودید؟
اوضاع و احوال ساخت فیلم چند سالی است که خیلی بد شده. ۱۵سال پیش هم سر فیلمبرداری سریال بایرام، سقوط کردم و کمر و پاهایم دچار آسیب شد. از طرف دیگر، پیشنهادات زیادی داشتم اما دندانگیر نبودند. نقشهای شبیه به هم را بازی نمیکنم. نقش باید متفاوت باشد. متأسفانه برخی کارگردانان و تهیهکنندگان هم نقشهایی را پیشنهاد میکنند که انسان تصور میکند اینها اصلا در دنیا و جامعه امروز ما زندگی نمیکنند. وقتی من بازیگر نقش را درک نمیکنم، چگونه میتوانم بازیاش کنم؟! برای همین هم هست که خیلی از کارها با استقبال مردم مواجه نمیشوند.
با توجه به اینکه سالهاست کار نمیکنید، امرار معاشتان از چه طریق میگذرد؟
من استثنائا جزو کارگردانان استخدام وزارت ارشاد هستم و یک حقوق پایه دریافت میکنم، در صورتیکه دکترای کارگردانی دارم. به هرحال، باهمین حقوق حداقلی کنار آمدهام.اگر طلبهایم دربازیگریام را پرداخته بودند و پسانداز میکردم، الان میلیاردر بودم.
در جایی خواندم که شما یک شهربازی و کافیشاپ در قزوین دارید. واقعیت دارد؟
نه، اصلا صحت ندارد. ۱۵سال پیش برای راهاندازی یک شهربازی اقدام کردم اماآنقدر برایم زدند که پشیمان شدم ورهایش کردم.
سکونت در قزوین و دوری از تهران در فعالیتتان تأثیرگذار نبوده است؟
تهران هم که بودم بیشتر با تلفن کار میکردم. از آن بازیگرانی نبودم که هر روز در دفاتر فیلمسازی باشم و برای کار التماس کنم یا برای فلان تهیهکننده هدیه بخرم. اگر از گرسنگی بمیرم هم چنین کاری نمیکنم. معتقدم اگر خودشان به فکر من بازیگر بودند ارزش دارد، نه اینکه خودم را تحمیل کنم. دور از ادب و فرهنگ من هنرمند است.
در کارنامه بازیگریتان نقشهای متفاوت و ماندگاری دیده میشود اما مردم همچنان شما را بیشتر با نقش اصلان سریال خانه به دوش به یاد میآورند.
اصلانی که من بازی کردم یک نقش منفی کاملا منفور بود. همیشه از نقشهای منفی استقبال کردهام چراکه میدانم در این نقشها چیزهایی نهفته است که بازیگر میتواند ارائه کند. البته من اصلان را از قالب یک کاراکتر منفی خشن درآوردم و با طنز درآمیختم، طوری که وقتی او در دو سه سکانس نباشد، مخاطب دنبالش میگردد. بازیگر باید تلاش کند تا کارهایش برای مردم تکراری و یکنواخت نباشد. من نقشهای متفاوتی ازجمله کارگر، پلیس، پزشک و...بازی کردهام. در جوانی با یک ضبط صوت در پارکها با مردم صحبت میکردم و ارتباط میگرفتم. دیالوگهای کارمندان بازنشسته را یادداشت و روی صحبتها، لباسها و حرکاتشان تحقیق میکردم تا نقشم با واقعیت یکی شود. تمام توانم را برای نقش میگذاشتم. بازیگر نباید فقط دیالوگ را حفظ کند و کارگردان هم خوشش بیاید. باید برای نقش زحمت کشید. من به خودم سخت میگرفتم تا نقش به دل مردم بنشیند. مثلا وقتی نقش یک نمایشگاهدار را داشتم مردم فکر میکردند واقعا نمایشگاهچی هستم. با تحقیقات این کار را انجام میدادم.
همین اواخرشبکه آیفیلم درحال بازپخش سریال خانه بهدوش بود.به نظرتان چراباوجودگذشت۲۰سال این سریال باوجود بازپخشهای متعدد، همچنان مخاطب دارد؟
نزدیکان من حتی سیدی این سریال را در خانه دارند. خانه به دوش یک کارگردان خوب مثل رضا عطاران داشت و انتخاب نقشها در آن به درستی صورت گرفته بود. یک کارگردان آمریکایی میگوید اگر بازیگران درست انتخاب شده و سر جای خودشان باشند، ۸۰ درصد کار یک فیلم انجام شده است. در خانه بهدوش هم هر کسی سر جای خودش بود. بیشتر سریالهای قدیمی همچنین وضعیتی داشتند. بهنظرم در حال حاضر آیفیلم یکی از موفقترین شبکههای تلویزیون است، چون سریالهای قدیمی و خاطرهانگیز را پخش میکند. البته من نقشهای خوب زیاد داشتهام و فقط به اصلان محدود نمیشود اما مردم از اصلان خوششان آمده و مرا با این کاراکتر میشناسند.
خودتان کدام نقشتان را بیشتر دوست دارید؟
در سال ۱۳۶۱که دانشجوی سال دوم بودم نقش مالکوم ایکس از رهبران سیاهپوست آمریکا را بازی میکردم که در سخنرانی کشته میشد.۴۵دقیقه در سخنرانی حرف میزدم. مرتب باید صدایم را بالا و پایین میکردم تا یکنواخت نباشد و مخاطب دلزده و کسل نشود. خودم این نقشم را خیلی دوست دارم.
علاوه بر بازیگری، تجربه کارگردانی دو فیلم هم در سینما دارید. چرا روند فیلمسازیتان ادامه پیدا نکرد؟
فیلم ساختن پول میخواهد؛ باید تهیهکننده و سرمایهگذار باشد. من الان هم مدام در حال نوشتن هستم و سناریو زیاد دارم. اجازه نمیدهم مغزم زنگ بزند.
یکی از فیلمهایتان پاکباخته است که اتفاقا فروش خوبی هم داشت.
پاکباخته یک فیلم سفارشی بود. سوژه فیلم تکراری بود اما طوری ساختمش که تکراری به نظر نرسد. کار خوبی هم شده بود. آن زمان آقایان اکبر عبدی و علیرضا خمسه با هم قهر بودند. با فیلم پاکباخته آشتیشان دادم. این دو غول بازیگری در فیلم روبهروی هم بازی کردند.
در تلویزیون هم سریال موفق آینه را کارگردانی کردهاید که در زمان خودش فوقالعاده پرمخاطب بود.
درهمه جای دنیا وقتی سریالی موفق میشود ادامهدار میشود ولی در ایران اینگونه نیست و برعکس عمل میکنند. وقتی سریال آینه را میساختم حتی پشت صحنه برایم مهم بود.درکارسختگیرهستم ولی درحال حاضر کسانی هستند که فرق قاشق وچنگال را نمیدانند و به همینخاطر دوست ندارم با آنها کار کنم.
یکی ازبازیهای ماندگار دیگر شما به فیلم پرده آخر بازمیگردد.حیف نیست که کارگردانی مثل واروژ کریم مسیحی فقط دو فیلم ساخته باشد؟
بالاخره همه ما یک دلیل برای کمکاری داریم.آقای کریم مسیحی دستیارآقای بیضایی بودند و کارشان درخشان و عالی بود. امیدوارم همیشه تندرست باشند. کارگردان و نویسنده درجه یکی هستند. حیف است که ایشان کنار گذاشته شوند و نتوانند کار کنند. هرازگاهی در فضای مجازی عکس من و چند همکارم را میگذارند و از بیکاری ما مینویسند اما الان با قاطعیت میگویم که کسی نمیتواند ما را کنار بگذارد و خودمان نمیخواهیم با هر شرایطی کار کنیم.
در سریال شب روباه هم یک تیپ جدید و جالب از پلیس ارائه دادید. یک کارآگاه به شدت خونسرد که همیشه یک پاکت آلبالو خشکه در جیب داشت و به همه و حتی مظنونین تعارف میکرد.
تا به امروز هیچ خبرنگاری حرف شب روباه رابا من نزده بود وبرایش مهم نبود.شب روباه یکی ازبهترین سریالهای کارآگاهی است که نسخه سینماییاش هم ساخته شد. یکی ازبهترین بازیهایم در نقش استوار سجادی شب روباه است. این سریال راخیلی دوست دارم.
میان کارگردانی و بازیگری کدام را ترجیح میدهید؟
هر دو را دوست دارم اما درحال حاضراولویت من،کارگردانی است.البته اگر پیشنهادخوبی هم دربازیگری داشته باشم قبول میکنم.
شما با کارگردانان بزرگی مثل مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، واروژ کریم مسیحی، شاپور قریب و ... کار کردهاید. دوست داشتید با کدام فیلمساز همکاری داشته باشید و فرصتش پیش نیامد؟
دلم میخواست با مرحوم مهرجویی کار کنم که متأسفانه فرصت نشد. برخی هنرپیشهها شانس میآورند و با کارگردانان بزرگ کار میکنند. امیدوارم در آینده فرصت همکاری با فیلمسازان بزرگ را داشته باشم.